نهالنهال، تا این لحظه: 10 سال و 11 ماه و 11 روز سن داره

دنیای شیرین نهال

یه دختر دارم شاه نداره(روز دختر)

دلم برای دخترانه های وجودم تنگ شده برای شیطنت های بی وقفه،بی خیالی های هر روزه،ناز و کرشمه های من و آینه،خنده های بلند و بی دلیل برای آن احساسات مهار نشدنی،حالا اما، دخترک حساس و نازک نارنجی درونم ،چه بی هوا اینهمه بزرگ شده! چه قدی کشیده طاقتم! ضرباهنگ قلبم چه آرام و منطقی میزند! جای بستنی های یخی دوران کودکی ام را قهوه های تلخ و پر سکوت امروز گرفته است! ای روزها لحن حرفهایم اینقدر جدی است که خودم هم از خودم حساب میبرم! در اوج شادی هم قهقهه سد نمیدهم!تنها به لبخندی اکتفا میکنم! نه اینکه تمامی اینها بد باشد،نه،فقط خدا کند وزنشان آنقدر سنگین نشود که دخترک حساس و شیرین درونم زیر سنگینی آن ...
31 مرداد 1394

نهال شیرین زبونم

قصه دنیای شیرین نهال رسیده به اینجایی که نهال جون زبونش حسابی باز شده و داره با شیرین زبونی هاش من و باباش رو دیوونه میکنه. این دختر کوچولو اینقدر با ناز حرف میزنه که گاهی وقتا میخوام بخورمش. مخصوصا وقتی که برای به دست آوردن دل من جلوم وای میسته و میگه الهاااااااااااااام.(درست با همین شدت).همیشه دلم میخواست که اسمم رو صدا بزنه و نگه مامان. وقتی بهم میگه الهام قند تو دلم آب میشه.البته به باباش هم تا حالا نگفته بابا ،میگه دابود. صبح وقتی از خواب پا میشه تا چشمش به من میوفته میگه سلام ،خوب خوابیدم. خونه ما حالا دیگه یه منشی داره .تلفن ثابت و موبایلهای ما نهال جون پاسخگو هستن.البته تمام اتفاقات رو هم گزارش میدن.بخصوص اگه مامان من پشت خط با...
24 مرداد 1394
1